دومین پیشنشست «سالمندی و مادرانگی»
حاضران و سخنرانان نشست: از جمله سخنرانان این نشست میتوان به دکتر صادقی، رئیس دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی، دکتر معتمدی، استاد روانشناسی، دکتر کزازی، استاد ادبیات فارسی، دکتر آسیه شریعتمداری، استاد مشاوره، دکتر تاحمزینانی، استاد سیاستگذاری اجتماعی، دکتر مریم حسینیزدی از دانشگاه تهران و دکتر مهدی زارع، دبیر علمی همایش اشاره کرد.
سالمندان یا انکار میشوند یا اشباع
دکتر صادقی، رئیس دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی، در دومین پیشنشست «سالمندی و مادرانگی» با تأکید بر اهمیت توجه به سالمندان در پژوهشها، موضوع «انکار سالمندی و اشباع سالمندی» را مطرح کرد.
وی با اشاره به آمار جهانی گفت: "تعداد افراد بالای 60 سال در جهان، تا چند سال آینده احتمالاً به دو میلیارد نفر خواهد رسید. این روند نشان میدهد که توجه به مسائل سالمندی بیش از گذشته ضروری است."
دکتر صادقی به نبود مشارکت سالمندان در پژوهشها اشاره کرد و افزود: "ما درباره کهنسالان پژوهش میکنیم، اما آنها در این تحقیقات مشارکت ندارند. این مسئله نوعی انکار از سوی جامعه پژوهشی است. افراد مسن حق دارند در تحقیقاتی که بر زندگیشان تأثیر میگذارد، حضور فعال داشته باشند."
وی همچنین از حذف سیستماتیک سالمندان از تحقیقات بالینی و پزشکی انتقاد کرد و گفت: "مدتهاست که تحقیقات پزشکی و اجتماعی بر روی افراد مسن انجام نشده است. این افراد بهطور سیستماتیک از پژوهشهایی که به بیماریهای خاص و نیازهای آنان میپردازد، کنار گذاشته شدهاند."
دکتر صادقی تأکید کرد که توجه به فرهنگ، نژاد، قومیت و زبان در پژوهشهای مربوط به سالمندان ضروری است. وی بیان کرد: "کهنسالان، بهویژه بانوان، اغلب از چرخه پژوهش کنار گذاشته شدهاند. اما اگر از آنها در تحقیقات استفاده میشود، باید در نظر داشت که هر کهنسالی وابسته به بستر فرهنگی خاص خود است و نیازها و چالشهای آنان در بسترهای مختلف متفاوت است."
وی در پایان خاطرنشان کرد: "اگر درباره سالمندان پژوهش میکنیم، باید حساسیتهای فرهنگی و زمینههای اجتماعی آنان را در نظر بگیریم تا پژوهشها مؤثرتر و انسانیتر باشد."
دکتر کزازی: پیری در فرهنگ ایرانی، نمادی از خردمندی و ارزشمندی است
دکتر میر جلالالدین کزازی، استاد ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی، در ادامه پیشنشست «سالمندی و مادرانگی» به بررسی جایگاه سالمندی در فرهنگ و منش ایرانی پرداخت.
وی در آغاز سخنان خود با اشاره به پیوند روانشناسی و جامعهشناسی گفت: "در روانشناسی با روان فردی سروکار داریم، اما در جامعهشناسی با روانی یگانه روبهرو هستیم که همه روانها نمود و نشانی در آن دارند، اما هیچیک بهتنهایی نیستند."
دکتر کزازی پیری را پدیدهای مرتبط با زمان دانست و افزود: "زمان پدیدهای است که کارکردی بنیادین و ناگزیر در زندگی و حتی در هستی جهان دارد. اگر زمان وجود نداشت، جهانی که ما در آن زندگی میکنیم نیز پدید نمیآمد. زمان بستر پدیدهها، مردمان و رخدادهاست، از همین رو، از دیرباز گرامی داشته شده است."
وی به جایگاه زمان در فرهنگهای مختلف اشاره کرد و گفت: "در ادیان باستانی، زمان یکی از نیرومندترین و نخستین خدایان بوده است. در فرهنگ و آیینهای ایرانی، این خدا زروان نام داشته است و یونانیان نیز خدایی به نام کرونوس برای زمان داشتند."
استاد ادبیات فارسی با اشاره به مفهوم زمان در شاهنامه، زال را نمادی از پیری و خرد دانست و گفت: "زمان مانند اکسیر عمل میکند؛ بر هر چیز که بگذرد، به آن ارزش میبخشد. این همان دلیلی است که کهنسالان در فرهنگ ایرانی گرامی شمرده میشوند."
وی افزود: "ایرانیان از دیرباز کهنسالان را گرامی میداشتند و در برابر آنان رفتاری شایسته نشان میدادند. در فرهنگ ما، هر چه پیرتر، گرامیتر. پدر بهعنوان کانون خانواده همواره محترم بوده و حتی پس از مرگ نیز کهنسالان گرامی و کارساز باقی میمانند."
دکتر کزازی با تأکید بر جایگاه ویژه کهنسالی در فرهنگ ایرانی گفت: "زمانمندی کهنسالی یا پیری نه تنها بیارزش نیست، بلکه بسیار ارزشمند و والاست. پیری با خردمندی پیوندی ناگزیر دارد. در فرهنگ ایرانی، پیرمغان، گرامیترین و ارجمندترین شخصیت است که همواره با فروتنی و بزرگداشت از او یاد میشود."
وی سخنان خود را با تأکید بر لزوم حفظ ارزشهای فرهنگی و پاسداشت سالمندان به پایان رساند و خاطرنشان کرد: "پیری در فرهنگ ما، نمادی از خرد، احترام و جایگاه والای انسانی است که باید همواره گرامی داشته شود."
دکتر حسینی یزدی: سالمندی در حال زنانه شدن است
دکتر حسینی یزدی، استادیار گروه دانششناسی دانشگاه تهران، در دومین پیشنشست «سالمندی و مادرانگی» با رویکرد مردمشناسی به بررسی پدیده سالمندی و زنانه شدن این دوران پرداخت.
دکتر حسینی یزدی با تأکید بر اینکه سالمندی به سمت زنانه شدن حرکت میکند، گفت: "این پدیده به دلیل شرایطی مانند مشاغل سخت مردان و تفاوت سنی در ازدواجها رخ داده است، بهطوری که زنان سالمند تنها، بخش بزرگی از آمار سالمندان را تشکیل میدهند."
وی با اشاره به تحقیقات خود در زمینه سالمندی گفت: "مطالعات زیادی در این حوزه انجام شده، اما سالمندان اغلب در این تحقیقات مشارکت نداشتهاند. نگرش منفی جامعه بهویژه نسبت به سالمندان بالای 75 سال بیشتر است و این نگرش میتواند کیفیت زندگی آنها را کاهش دهد."
دکتر حسینی یزدی با بیان تفاوت وضعیت سالمندان شهری و روستایی افزود: "در روستاها، تقسیم کار خانوادگی و حمایت اجتماعی از سالمندان تا پایان عمر آنها را در موقعیت بهتری نسبت به سالمندان شهری قرار میدهد. اما مهاجرت جوانان از روستاها باعث از دست رفتن سرمایه اجتماعی سالمندان و تنهایی آنها میشود."
وی با اشاره به مشکلات زنان سالمند گفت: "یکی از مهمترین چالشها، سن ذهنی است. کلیشههای منفی درباره سالمندی باعث شده زنان سالمند سن شناسنامهای خود را کمتر از واقعیت بیان کنند. همچنین در رسانهها تصویری غیرواقعی از زنان سالمند خوشپوش ارائه میشود که با واقعیت زندگی آنها همخوانی ندارد و موجب نارضایتی میشود."
دکتر حسینی یزدی در ادامه افزود: "لباس مناسب برای زنان سالمند نیز به ندرت در دسترس است. هرچند در سنتهای عشایری و روستایی چنین لباسهایی وجود داشته، اما پیشرفت فرهنگی و اجتماعی باعث حذف لباسهای راحت و متناسب با سن سالمندان شده است."
وی به مسئله تنهایی زنان سالمند اشاره کرد و گفت: "با فوت همسر یا ازدواج فرزندان، زنان سالمند حمایت عاطفی و اجتماعی خود را از دست میدهند. این مسئله، همراه با فروش خانههای پدری و وابستگی مالی، میتواند به کاهش منزلت اجتماعی و استقلال آنها منجر شود."
دکتر حسینی یزدی در پایان بر لزوم توجه به مسائل زنان سالمند تأکید کرد و افزود: "زنان سالمند به دلیل از دست دادن همسر، دوستان و حمایت خانواده، بیشتر در معرض آسیب و تنهایی قرار دارند. توجه به نیازهای عاطفی، مالی و اجتماعی این گروه از جامعه امری ضروری است.
دکتر عبدالله معتمدی: سالمندی و نقش مذهب در ارتقای کیفیت زندگی سالمندان
دکتر عبدالله معتمدی، استاد گروه روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی، در سخنرانی خود در دومین پیشنشست «سالمندی و مادرانگی» به بررسی جایگاه سالمندان در فرهنگها و ادیان مختلف پرداخت و تأثیر مذهب بر کیفیت زندگی سالمندان را تشریح کرد.
دکتر معتمدی با اشاره به جایگاه سالمندان در جوامع گوناگون گفت: "در برخی فرهنگها سالمندان در اوج احترام هستند و در برخی دیگر در پایینترین موقعیت. اما یکی از اشتراکات جهانی، احترام به سالمندان است. در فرهنگ دینی ما نیز بر احترام به سالمندان تأکید فراوانی شده است."
وی با اشاره به آموزههای اسلامی افزود: "پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند، احترام به کهنسالان امت، احترام به خود من است. همچنین در قرآن کریم و روایات اسلامی بارها بر نیکی به سالمندان، بهویژه والدین، تأکید شده است."
دکتر معتمدی سالمندی را فرآیندی فردی و منحصر به فرد دانست و گفت: "هیچ دو فردی سالمندی را به یک شکل تجربه نمیکنند. آهنگ پیری اندامهای زیستی در یک فرد نیز متفاوت است؛ ممکن است سالمندی از نظر شناختی در سلامت کامل باشد اما از نظر حرکتی دچار محدودیت شود."
وی افزود: "برای داشتن سالمندی موفق، تغییر سبک زندگی از دوران میانسالی اهمیت دارد. اگر این تغییرات تا سنین میانسالی انجام نشود، در سالمندی دشوار خواهد بود."
وی به پژوهشهایی اشاره کرد که ارتباط مستقیم بین جهانبینی مذهبی و کاهش خطر بیماریهای قلبی، فشار خون پایینتر، نقایص شناختی کمتر و حتی کاهش نرخ مرگ و میر در سالمندان را نشان دادهاند. دکتر معتمدی تصریح کرد: "تحقیقات نشان میدهد سالمندانی که ارتباط نزدیکی با مذهب دارند، احساس خودارزشمندی بالاتری دارند و زندگی بهتری را تجربه میکنند."
استاد روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی به عناصر و مولفههایی که مذهب میتواند به زندگی سالمندان اضافه کند، اشاره کرد و گفت:
خوشبینی و امید: باورهای مذهبی نگرش مثبت ایجاد میکنند که به سالمندان کمک میکند چالشها و مشکلات را با امیدواری پشت سر بگذارند.
بخشش و پذیرش: مذهب به سالمندان میآموزد تا گذشته خود را ببخشند و شرایط فعلی را بپذیرند. این ویژگی به کاهش اضطراب و استرس کمک میکند.
ارزشهای اخلاقی و معنای زندگی: مذهب اصول اخلاقی مانند صبر و مهربانی را تقویت کرده و به سالمندان حس معنا و هدف میبخشد.
دکتر معتمدی تأکید کرد که اعمال مذهبی مانند دعا، ذکر و قرآن خواندن میتوانند به طور مستقیم در کاهش استرس و ایجاد آرامش در سالمندان مؤثر باشند. وی افزود: "باور به خداوند و اتکا به قدرت بیپایان او به سالمندان احساس امنیت و آرامش میدهد."
به گفته دکتر معتمدی، سالمندان موفق افرادی هستند که به باورهای مذهبی توجه دارند. وی با اشاره به نتایج تحقیقات داخلی و بینالمللی بیان کرد: "افرادی که عقاید مذهبی قوی دارند، کمتر دچار بزهکاری و مشکلات اجتماعی میشوند و سبک زندگی سالمتری دارند."
دکتر معتمدی در پایان به نقش مذهب در کاهش نرخ خودکشی اشاره کرد و گفت: "در مقایسه با کشورهای غربی، نرخ خودکشی در ایران بهمراتب پایینتر است. یکی از دلایل مهم این تفاوت، نقش مذهب و اعتقادات دینی در زندگی افراد است که به آنها امید و معنا میبخشد."
وی سخنان خود را با تأکید بر اهمیت آموزش مهارتهای زندگی به سالمندان و ارتقای آگاهیهای مذهبی در جامعه به پایان رساند و خواستار توجه بیشتر به این حوزه در سیاستگذاریهای اجتماعی شد.
دکتر آسیه شریعتمدار، دانشیار مشاوره دانشگاه علامه طباطبایی: اهمیت توجه به نیازهای سالمندان و مراقبان آنها
دکتر آسیه شریعتمدار در سخنرانی خود به مشکلات اساسی در زمینه مراقبت از سالمندان و نیازهای مراقبان آنها پرداخت. وی بیان کرد که در حال حاضر، جامعه هنوز توجه کافی به نیازهای سالمندان ندارد، چه برسد به نیازهای مراقبان آنها که این امر به شدت ضروری است.
دکتر شریعتمدار اشاره کرد که مردم میتوانند یکی از بهترین گروههای کمککننده در بحران سالمندی باشند. وی به آماری از ایالات متحده اشاره کرد که نشان میدهد ۲۵ درصد هزینههای پزشکی صرف ۵ درصد از جمعیت سالمندان در پایان عمرشان میشود. وی خاطرنشان کرد که اگر چه جمعیت سالمندان در حال افزایش است، درآمد و منابع پزشکی مربوط به این گروه در بسیاری از کشورها، از جمله ایران، کافی نیست.
ایشان همچنین به کمبود پزشکان پیریشناس در کشور اشاره کرده و بیان کرد که در بین سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۰ تعداد این پزشکان در دنیا به میزان ۲۵ درصد کاهش یافته است. در ایران نیز به دلیل عدم آگاهی کافی در میان مردم از وجود پزشکان متخصص در سالمندی، این پزشکان درآمد مناسبی ندارند.
دکتر شریعتمدار سپس به یکی از جدیترین تهدیدات برای سالمندان یعنی خطر زمین خوردن اشاره کرد. طبق آمارهای موجود، در آمریکا سالانه حدود ۳۵۰ هزار نفر از سالمندان به دلیل زمین خوردن دچار شکستگی لگن میشوند که ۴۰ درصد از آنها به آسایشگاه منتقل میشوند و ۲۰ درصد دیگر هرگز بهبود نمییابند.
وی به راهکارهایی برای حمایت از سالمندان در سطح جهانی اشاره کرد و یکی از آنها را «بانک زمان» معرفی کرد. این طرح که از سال ۲۰۱۲ در سوئیس شروع شده، بهگونهای است که افراد جوان ساعات مشخصی از وقت خود را برای مراقبت از سالمندان اختصاص میدهند و در زمان نیاز خود میتوانند درخواست مراقبت دریافت کنند.
دکتر شریعتمدار تأکید کرد که در ایران نیز میتوان با استفاده از گروههای مردمنهاد، همکاری دولت و نیروهای داوطلبانه، برنامههایی را برای حمایت از سالمندان و پیوند میان نسلها اجرا کرد. او به تجربه ژاپن اشاره کرد که در آن کشور یک کارگردان تلویزیون در سال ۲۰۱۷ رستورانی ایجاد کرده است که در آن تمام کارکنان سالمندان مبتلا به آلزایمر بودهاند. این حرکت فرهنگی و اجتماعی با هدف تقویت ارتباط بین جوانان و سالمندان صورت گرفته است.
دکتر شریعتمدار در نهایت پیشنهاد کرد که برای جمعیت مذهبی و سنتی، مساجد میتوانند در فرهنگسازی و فعالیتهای اجتماعی سالمندان موثر واقع شوند. وی همچنین اشاره کرد که سرای محلات و کانونهای حمایت از سالمندان میتوانند با نظارت دانشگاهها به شکل موثری در این راستا فعالیت کنند.
هدف اصلی سخنان دکتر شریعتمدار ایجاد پیوند میان نیروی جوان و سالمند است تا هر دو گروه بتوانند از تجربه و انرژی یکدیگر بهرهبرداری کنند و همبستگی اجتماعی تقویت شود.
دکتر علیاکبر تاجمزینانی، دانشیار سیاستگذاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی: سالمندی و مراقبتهای اجتماعی
دکتر تاجمزینانی در سخنرانی خود به بحران سالمندی در کشور و چالشهای مرتبط با آن پرداخت و گفت که جمعیت سالمندان ایران در حال افزایش است و به زودی این جمعیت از ۲۰ درصد کل جمعیت کشور خواهد گذشت. او به اصطلاح «بیدار شدن غول بزرگ» اشاره کرد که به بحران مراقبتهای اجتماعی اشاره دارد و بر اهمیت توجه به نیازهای مراقبتی سالمندان و دیگر گروههای آسیبپذیر تاکید کرد.
وی توضیح داد که مراقبت از سالمندان و افراد آسیبپذیر در دو دسته قرار میگیرد: مراقبت رسمی (که معمولاً توسط خانوادهها و آشنایان انجام میشود) و مراقبت اجتماعی (که به شکل جمعی و دولتی است). به گفته دکتر تاجمزینانی، وقتی مراقبت از حالت فردی خارج میشود و به شکلی جمعی تبدیل میشود، به مراقبت اجتماعی تبدیل میشود که نیازمند سازوکارهای دولتی است.
دکتر تاجمزینانی همچنین اشاره کرد که تغییرات فرهنگی و اجتماعی در سالهای آینده، از جمله کاهش تعداد فرزندان، افزایش اشتغال و تحصیل زنان، و افزایش مهاجرتها، مسأله مراقبت از سالمندان را پیچیدهتر میکند. این تغییرات باعث میشود که مسئولیتهای مراقبتی بیشتر از همیشه بر دوش خانوادهها، به ویژه زنان، باشد.
وی مادران سالمند را در سه نقش مختلف تقسیم کرد: مادرانی که خود مراقب هستند، مادرانی که تحت مراقبت قرار دارند، و مادرانی که نقش مراقب را بر عهده دارند. او بر لزوم توجه به این سه نقش در سیاستگذاریهای اجتماعی تاکید کرد، به ویژه در زمینه مراقبتهای رسمی و غیررسمی.
دکتر تاجمزینانی به چهار الگوی سیاستگذاری اجتماعی در مورد مراقبان اشاره کرد:
- مراقب به عنوان منبع: در این الگو، مراقبتکننده به عنوان مسئول مراقبت شناخته میشود و تمرکز بر فرد مراقب است.
- مراقب به عنوان همکار: در این الگو، مراقب به عنوان یک شریک در نظام اجتماعی شناخته میشود، اما همچنان به عنوان ابزاری برای مراقبت در نظر گرفته میشود.
- مراقب به عنوان مددجو: در این الگو، مراقب به عنوان فردی با نیازهای خود شناخته میشود و باید به نیازهای مراقب توجه شود.
- مراقب به عنوان جایگزین دولت: در این الگو، دولت وظیفه مراقبت را به عهده میگیرد و مراقبتشونده به نهادهای رسمی انتقال داده میشود.
دکتر تاجمزینانی اظهار کرد که در حال حاضر، بیشتر سیاستهای کشور ایران از الگوی «مراقب به عنوان منبع» پیروی میکنند، اما روندهای جهانی نشاندهنده استفاده ترکیبی از این الگوها است.
او اشاره کرد که در حال حاضر شاهد جنبش حقوق مراقبان در دنیا هستیم، جایی که کشورها به حقوق مراقبان، به ویژه زنان سالمند که نقش عمده مراقبتی را دارند، توجه بیشتری میکنند. دکتر تاجمزینانی بر اهمیت توجه به نقش مادران سالمند در سیستمهای سیاستگذاری اجتماعی و لزوم ایجاد حمایتهای قانونی و بیمهای برای آنها تاکید کرد.
وی در پایان پیشنهاد کرد که یکی از بخشهای کلیدی که باید در سیاستهای اجتماعی کشور مورد توجه قرار گیرد، بیمه مراقبتهای بلندمدت و دائم است. با توجه به افزایش جمعیت سالمندان، این موضوع اهمیت زیادی خواهد داشت و باید به طور جدی در دستور کار قرار گیرد. دکتر تاجمزینانی هشدار داد که نسلهای آینده، به ویژه دهه شصتیها که به زودی جمعیت سالمند کشور را تشکیل خواهند داد، با بحرانهای جدی در این زمینه مواجه خواهند شد.
دکتر موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، در سخنان خود اشاره کردند که یکی از نهادهای نظامی در ایران طرح "بانک زمان" را در دستور کار قرار داده است. اما با توجه به یافتهها و شرایط موجود، این طرح در ایران قابلیت اجرایی ندارد. همچنین، تجربههای جهانی در پیادهسازی این طرح نیز چندان موفق نبودهاند. در برنامه هفتم توسعه نیز این موضوع مطرح شده، اما دکتر موسوی چلک پیشبینی میکنند که در شرایط کنونی ایران، این طرح قابل تحقق نباشد. ایشان همچنین تأکید کردند که باورهای سیاستگذاران فرهنگی در رابطه با سالمندی بسیار مهم است و برای مواجهه با بحران سالمندی، این موضوع باید به باور مسئولان برسد.
مداخلات مشاوره باید با فرهنگ مراجع منطبق باشد
دکتر مهدی زارع بهرامآبادی، استاد مشاوره دانشگاه علامه طباطبایی، در سخنان خود به اهمیت تواضع فرهنگی در حوزه مشاوره به ویژه در کار با سالمندان اشاره کردند. ایشان توضیح دادند که مشاور باید قبل از هرچیز به فرهنگ و هویت مراجع سالمند توجه داشته باشد و او را نه به عنوان یک بیماری یا نیازمند درمان، بلکه به عنوان فردی منحصر به فرد با فرهنگ و ویژگیهای خاص خود در نظر بگیرد.
ایشان تأکید کردند که مداخلات مشاوره باید با فرهنگ مراجع منطبق باشد. علاوه بر این، مشاور باید مراقب پویایی قدرت در رابطه با مراجع سالمند باشد. به این معنا که مشاور نباید خود را در جایگاه بالاتری از مراجع ببیند، زیرا سالمند جایگاه والایی دارد و ممکن است در برخی ساختارهای اجتماعی و فرهنگی به عنوان ریشسفید یا مرجعی با احترام شناخته شود.
دکتر زارع به اهمیت احترام و تعامل کنجکاوانه با سالمندان اشاره کردند و تأکید کردند که در مشاورههای مربوط به سالمندان در ایران، که تحت تأثیر فرهنگ ایرانی-اسلامی است، باید این مسائل فرهنگی به دقت مدنظر قرار گیرد. ایشان همچنین هشدار دادند که اگر درمانگر خطاهای شناختی یا تعصبات خود را در تعامل با سالمند برطرف نکند، نه تنها به حل مشکل کمک نمیکند، بلکه ممکن است باعث ایجاد مشکلات بیشتر شود.
نظر شما :